ღ کاش خودت هم مثل غم دوریت با وفا بودی
ღ کاش میفهمیدی که چقدر دوستت دارم
ღ کاش میفهمیدی معنی پاک نگاهمو
ღ کاش میدانستی ، قهر میکنم تا دستانم را محکم بگیری و بگویی :بمان... نه اینکه شانه بالا بیندازی و آرام بگویی : هرطور راحتی
ღ کاش میدانستی ،که روز های بی تو چگونه بر من میگذرد
ღ کاش از علاقه ات نسبت به من برایم میگفتی،تا ابراز علاقه دیگری رنجم ندهد
ღ کاش میدانستی با گرفتن نگاهت از من ، چه با من کردی
ღ کاش میدانستی لحظه ای بی تو عمری و عمری با تو لحظه ایست
ღ کاش میدانستی ،که نگات نفس داره،نفسب با ارزش تر از همه عمر
ღ کاش میدانستی چه لیلی باشی چه نباشی ،مجنونتم
ღ کاش میدانستی چه شیرین باشی چه نباشی ،خسرو و فرهادتم
ღ کاش میدانستی ،لبخندت به معنای امید به زندگیست برای من
ღ کاش میدانستی ((نبرّم از تو امّید ای نگارین***که تا از من نبرّد جان شیرین))
ღ کاش ،یادم کنی،تا نمیرم،تا بخندد دلم
ღ کاش بیایی بر مزارم،اگر روزی فهمیدی بخاطرت رفتم پیش خدا،تا حضوری بخوام،خوشبخت بودنت را،شاد بودنت را،آرام زندگی کردنت را، ... را
ღღღღღღღکاش ...ღღღღღღღ